معنی آب شده - جستجوی لغت در جدول جو
آب شده
ذاب
ادامه...
ذَابَ
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به عربی
آب شده
Melted
ادامه...
Melted
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آب شده
fondu
ادامه...
fondu
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آب شده
গলে যাওয়া
ادامه...
গলে যাওয়া
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به بنگالی
آب شده
پگھلا ہوا
ادامه...
پگھلا ہوا
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به اردو
آب شده
erimiş
ادامه...
erimiş
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آب شده
iyeyuka
ادامه...
iyeyuka
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آب شده
derretido
ادامه...
derretido
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آب شده
geschmolzen
ادامه...
geschmolzen
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به آلمانی
آب شده
розтоплений
ادامه...
розтоплений
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آب شده
stopiony
ادامه...
stopiony
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به لهستانی
آب شده
融化的
ادامه...
融化的
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به چینی
آب شده
derretido
ادامه...
derretido
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آب شده
fuso
ادامه...
fuso
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آب شده
gesmolten
ادامه...
gesmolten
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به هلندی
آب شده
растаявший
ادامه...
растаявший
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به روسی
آب شده
ละลาย
ادامه...
ละลาย
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به تایلندی
آب شده
meleleh
ادامه...
meleleh
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آب شده
पिघला हुआ
ادامه...
पिघला हुआ
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به هندی
آب شده
מומס
ادامه...
מומס
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به عبری
آب شده
溶けた
ادامه...
溶けた
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آب شده
녹은
ادامه...
녹은
تصویر آب شده
دیکشنری فارسی به کره ای
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر آب شدن
آب شدن
آب شُدَن
گداخته شدن، واشدن جسم جامد در اثر حرارت، حل شدن چیزی در حلّال
شرمنده شدن
بسیار لاغر شدن
ادامه...
گداخته شدن، واشدن جسم جامد در اثر حرارت، حل شدن چیزی در حلّال
شرمنده شدن
بسیار لاغر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر آب شدن
آب شدن
کنایه از شرمنده شدن
ادامه...
کنایه از شرمنده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر آب شدن
آب شدن
((شُ دَ))
گداختن، ذوب شدن، شرمنده شدن، ناپدید شدن، لاغر و نحیف شدن، خجالت کشیدن، از خجالت، بسیار شرمگین شدن، رفتن آبرو
ادامه...
گداختن، ذوب شدن، شرمنده شدن، ناپدید شدن، لاغر و نحیف شدن، خجالت کشیدن، از خجالت، بسیار شرمگین شدن، رفتن آبرو
فرهنگ فارسی معین
تصویر آب شدن
آب شدن
ذوب شدن
ادامه...
ذوب شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر آب زده
آب زده
Waterlogged
ادامه...
Waterlogged
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
промокший
ادامه...
промокший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
wassergesättigt
ادامه...
wassergesättigt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
водяний
ادامه...
водяний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
przemoczone
ادامه...
przemoczone
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
被水淹没的
ادامه...
被水淹没的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
encharcado
ادامه...
encharcado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
inzuppato
ادامه...
inzuppato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر آب زده
آب زده
آب زَدِه
empapado
ادامه...
empapado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی